محل تبلیغات شما

برای برادر شهیدم جمشید دانایی فر

برادر شهیدم جمشید دانایی فر
درست در همین لحظه که پیکر بی جانِ تو سرد می‌شود، ما اینجا نشسته‌ایم و با هشتگ، خبر مرگ تو را به اشتراک می‌گذاریم و قهرمان می‌شویم. مأیوس در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که هیچ از دستمان ساخته نیست. امضا جمع می‌کنیم و التماس می‌کنیم که سازمان ملل دست به کاری زند که غصه سرآید. گمان می‌بریم فیلم سینمایی است و پیش از طلوع آفتاب کماندوهای UN یا ارتش ایران می‌توانند بروند و در کمتر از ۲ دقیقه آزادت کنند، اما نمی‌کنند. گویی پاکستان چند وجب است و پیدا کردنِ تو در کوه و کمرهای آن به آسانیِ یافتن لیوانی آب در آشپزخانه است. تو کجا بودی؟ آخرین دقایق به چه فکر می‌کردی؟ کدام اسم را صدا زدی؟ آرزویت چه بود؟ خندیدی یا گریستی؟ روزی چند بار از خود پرسیدی چرا من؟»
برادر جان
آزاد هم می‌شدی یکی دیگر

عکس العمل ملکولهای آب در برابر کلمات

معرفی بازی موبایل Super Spell Heroes: نبرد با کارت‌های قدرت

دیوانه نیستم طور دیگری با اسپانیا بازی کنم

تو ,برادر ,می‌کنیم ,فر ,دانایی ,جمشید ,برادر شهیدم ,است و ,دانایی فر ,شهیدم جمشید ,جمشید دانایی ,شهیدم جمشید دانایی ,برادر شهیدم جمشید

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Peter's info تجارت الکترونیک و عصر دیجیتال | H countfixyga urmavi del neveshtehaye man egeffodda Sandi's site bulllasucin d-golgoli ریش تراش موزر اصل آلمان